سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند شراب نخوردن را برای نگهداری خرد واجب کرد [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :119
بازدید دیروز :164
کل بازدید :306357
تعداد کل یاداشته ها : 468
103/9/13
9:48 ع

کاش..
کاش” باران “بگیره
کاش” باران “بگیره و شیشه بخار کنه…
و من همه دلتنگیهامو روش ها کنم…
و با گوشه آستین همه دلتنگی هامو پاک کنم…
و… خلاص…!
::

ارباب بخدا دلتنگم


  
  

یا اباعبداالله

تقصیر من تو نیست اگر عاشقش شدیم عمری حسین زحمت ما را کشیده است

 


  
  

بصیرت از منظر مقام معظم رهبری

الف) ضرورت‌های بصیرت

مقام معظم رهبری در بیان ضرورت و لزوم بصیرت بویژه بصیرت سیاسی، ریشه تمام مشکلات بشر را «بی بصیرتی» دانسته و خطاب به دانشجویان و دانش آموزان می‌فرمایند:

«عزیزان من! تمام مشکلاتی که برای افراد یا اجتماعات بشر پیش می‌آید،بر اثر یکی از این دو است،یا عدم بصیرت،یا عدم صبر،یا دچار غفلت می‌شوند،واقعیتها را تشخیص نمی‌دهند،حقایقها را نمی‌فهمند،یا با وجود فهمیدن واقعیات،از ایستادگی خسته می‌شوند.»[20]

بصیرت در دیدگاه رهبر معظم انقلاب تا بدان اندازه از جایگاهی رفیع برخودار است که خطاب به پاسداران بیت خویش به عنوان افراد مورد علاقه خویش می‌فرمایند: 

«اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهائى که بر ملتها وارد میشود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‏بصیرتى است.»[21]

دلیل تاکید معظم له بر کسب بصیرت این است که از نظر ایشان انسانهای بی بصیرت،زود فریب می‌خورند و چون فریب می‌خورند حتی اگر آدمهای دلسوزی هم باشند آب به آسیاب دشمن می‌ریزند.[22]

دلیل دیگری که سبب دغدغه ایشان نسبت به ضعف بصیرت در خواص می‌باشد بروز بد رفتاری‌ها یی است که نمونه‌هایی از آنرا در حوادث پس از انتخابات 88 شاهد بودیم. معظم له در این خصوص فرمودند:

«باید بصیرت داشت. آنچه که انسان ازنخبگان جامعه و جریانات سیاسی و گروه‌های سیاسی انتظار دارد، این است که با اینحوادث، با این خطوط دشمن، با بصیرت مواجه بشوند؛ با بصیرت. اگر بصیرت وجود داشت وعزم مقابله وجود داشت، خیلی از رفتارهای ما ممکن است تغییر پیدا بکند؛ آنوقت وضعیتبهتر خواهد بود. بعضی از کارها از روی بی‌بصیرتی است.»[23]

از عارضه‌های بی‌بصیرتی که برای بیان ضرورت بصیرت مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته این است که آدم‌های کم بصیرت برای رسیدن به مقاصد خویش به تفرقه افکنی در جامعه اسلامی می‌پردازند. لذا خطاب به نیروهای انقلاب می‌فرمایند:

«نگذارید به بهانه‌های گوناگون،آدمهای کم بصیرت،یا کم صبر،یا خودخواه،یا بی توجه به مصالح عمومی مردم،میان صفوف مستحکم شما فاصله بیندازند و شما را نسبت به یکدیگر،یا نسبت به مسئولان دل چرکین و نگران کنند. آگاه باشید و بدانید که این راه به هدف خواهد رسید،چون راه پیامبران و راه اوصیا و آرزوی مومنان صالح در طول همه زمانهای گذشته است. ملتهای دیگر به شما نگاه می‌کنند و می‌خواهند از شما بیاموزند.»[24]

موضع‌گیری برخی نخبگان به نفع دشمن مورد بسیار مهم دیگری است که رهبر معظم انقلاب در بیان عوارض  بی‌بصیرتی مورد اشاره قرار داده و می‌فرمایند:

«بنابر این بصیرت مهم است نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهی می‌بیند که متاسفانه بعضی از نخبگان خودشان هم دچار  بی‌بصیرتی اند، نمی‌فهمند، اصلا ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن می‌پرانند، به نفع جبهه‌ای که همتش نابودی بنای جمهوری اسلامی است به نحوی. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدم‌های بدی هم نیستند، نیت بدی هم ندارند اما این است دیگر،  بی‌بصیرتی است دیگر.» [25]

از همین رو، از منظر مقام معظم رهبری «بی بصیرت‌ها» به جهت اینکه فریب می‌خورند در جبهه دشمن قرار می‌گیرند، چنانچه می‌فرمایند:

«عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس می‌دهد که برای حفظ دین،باید فداکاری کرد... درس می‌دهد که در ماجرای دفاع از دین،از همه چیز بیشتر،برای انسان،بصیرت لازم است. بی بصیرتها فریب می‌خورند. بی بصیرتها درجبهه ی باطل قرار می‌گیرند،بدون اینکه خود بدانند. همچنان که در جبهه‌ی ابن زیاد،کسانی بودند که از فساق و فجار نبودند،ولی از بی‌بصیرت‌ها بودند.» [26]

و این البته تنها نمونه‌هایی از عوارض منفی عدم بصیرت است و از نگاه معظم‌له بسیاری از خطاهاى نخبگان بر اثر بى‏بصیرتى است. چنانچه تصریح می‌کنند:

«خطاهائى که بعضى از افراد میکنند - مى‏بینید در جامعه‏ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه‏ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهائى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‏ى مردم است - بر اثر بى‏بصیرتى است؛ خیلى‏هایش، نمیگوئیم همه‏اش.»[27]

بر همین اساس از نگاه ایشان هرچه مقام بالاتر باشد بصیرت بیشتری لازم است لذا بر تقویت بصیرت و آگاهی توصیه کرده و می‌فرمایند:

«بصیرت و علم به زمان و استفاده از موقعیتها برای هر عاملی - چه اعلم العلما باشد، و چه کسی که در یک محله احکام دین را به چند نفر تعلیم می‌دهد- ضروری است،منتها هرچه مقام بالاتر باشد، آگاهی‌های بیشتر و وسیعتری مورد لزوم است. باید آگاهی و بصیرت را در خود تقویت کنیم.»[28]

 

ب) کارکردهای بصیرت

کارکردهای بصیرت در ابعاد فردی و جمعی و در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی به اندازه‌ای متعدد و فراوان می‌باشد که اشاره به همه آنها در این مقال نمی‌گنجد، لکن ذیلا برخی از موارد مهم آن را مرور می‌کنیم:

1- برای ماندن در خط ولایت

«آنهایی که دور و بر امیرالمومنین بودند و ایستادند و جنگیدند،خیلی بصیرت بخرج دادند،که بنده بارها از امیرالمومنین نقل کرده ام که فرمود: لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر. در درجه اول،بصیرت لازم است. معلوم است که با وجود چنین درگیری‌هایی،مشکلات امیرالمومنین چگونه بود. یا آن کجرفتارهایی که با تکیه بر ادعای اسلام،با امیرالمومنین می‌جنگیدند و حرفهای غلط می‌زدند.» [29]

2- برای حرکت در زندگىِ پیچیده‌ى اجتماعىِ امروز

«در زندگىِ پیچیده‌ى اجتماعىِ امروز، بدون بصیرت نمیشود حرکت کرد. جوانها باید فکر کنند، بیندیشند، بصیرت خودشان را افزایش بدهند. معلمان روحانى، متعهدان موجود در جامعه‌ى ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهى و حوزوى، باید به مسئله‌ى بصیرت اهمیت بدهند؛ بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راه‌هاى جلوگیرى از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرتها لازم است.»[30]

3- جهت شناخت دوست و دشمن در شرایط فتنه

«بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهى خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جمله‏ى امیرالمؤمنین را به نظرم در جنگ صفین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «الا و لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». میدانید، سختى پرچم امیرالمؤمنین از پرچم پیغمبر، از جهاتى بیشتر بود؛ چون در پرچم پیغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زیر پرچم امیرالمؤمنین دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند.»[31]

4- شناخت طرف مقابل خودتان

«وقتى بصیرت بود، آن وقت شما میدانید با کِى طرفید، ابزار لازم را با خودتان برمی‌دارید. یک روز شما میخواهید تو خیابان قدم بزنید، خوب، با لباس معمولى، با یک دمپائى هم می‌شود رفت تو خیابان قدم زد؛ اما یک روز می‌خواهید بروید قله‌ى دماوند را فتح کنید، او دیگر تجهیزات خودش را می‌خواهد. بصیرت یعنى اینکه بدانید چه می‌خواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید.»[32]

5- برای جلوگیری از ضربه دشمن

«این تجربه بایستى براى ما - همه‏ى ما، همه‏ى آحاد مردم - تجربه‏ى هشداردهنده‏اى باشد. اگر ما در صحنه‏ى زندگى سیاسى و اجتماعى به همدیگر بدبین باشیم، به چشم دشمن به یکدیگر نگاه کنیم، این فرصت براى دشمنان حقیقى ما پیش خواهد آمد. اگر فکر نکنیم، اگر بصیرت نداشته باشیم، اگر فراموش کنیم که دشمنانى در کمین انقلابند، ضربه خواهیم خورد؛ این براى ما تجربه شد.»[33]

6- برای جلوگیری از مشتبه شدن حق و باطل

«جوانان عزیز! هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید، نگذارید دشمنان از بى‌بصیرتى ما استفاده کنند؛ دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت. امیرالمؤمنین در یک خطبه‌اى از جمله‌ى مهمترین مشکلات جامعه همین را میشمارد: «انّما بدء الوقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب اللَّه». در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسى نمیتواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را به طور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان». آن کسانى که مردم را میخواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالص نمى‌آورند؛ باطل و حق را آمیخته میکنند، ممزوج میکنند، آن وقت نتیجه این میشود که «فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه»؛ حق، براى طرفداران حق هم مشتبه میشود. این است که بصیرت میشود اولین وظیفه‌ى ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود.»[34]

7- برای شناخت عوام از خواص

«ای بسا کسانی که تحصیلات عالیه هم کردند و جزو عوامند. ای بسا کسانی که تحصیلات دینی هم کردند و جزو عوامند. ای بسا کسانی که فقیرند یا غنی‌اند و جزو عوامند. عوام بودن،دست من و شماست. باید مواظب باشیم عوام نباشیم،یعنی هر کاری می‌کنیم،از روی بصیرت باشد. آن کسی که از روی بصیرت کار نمی کند،عوام است. لذا می‌بینید قرآن،درباره پیغمبر می‌فرماید:  ادعوا الی الله علی بصیر?انا و من اتبعنی  یعنی من و پیروانم با بصیرت عمل می‌کنیم و دعوت می‌کنیم و پیش می‌رویم. پس اول ببینید جزو آن گروه عوامید یا نه اگر جزو گروه عوامید،به سرعت خودتان را از گروه عوام خارج کنید. سعی کنید قدرت تحلیل پیدا کنید،تشخیص بدهید،معرفت پیدا کنید.

 در گروه خواص هم ببینیم ما جزو خواص طرفدار حقیم یا خواص طرفدار باطل قضیه این جا روشن است. خواص جامعه ما،جزو خواص طرفدار حقند.»[35]

8- کندسازی همه‌ى تیغهاى دشمن

اینى که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأکید کرده‌ام، به خاطر این است که یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعه‌ى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می‌کنند و قدم برمی‌دارند، همه‌ى تیغهاى دشمن در مقابل آنها کند می‌شود. بصیرت این است.[36]

9- راه نجات از دشمن واقعی

«راه نجات در کشورهای اسلامی،بازگشت به اسلام است. راه نجات،بصیرت نسبت به دشمن واقعی است. ملتهای مسلمان باید دشمن واقعی را بشناسند و ترفند و خدعه استکبار را درک کنند.»[37]

10- جلوگیری از کارهای دشمن

«شاید یکی از بزرگترین خدماتی که انقلاب به ملت ایران کرد،این بود که ذهنها را باز کرد،ذهنها را سیاسی کرد،چشمها را باز کرد،و همه را با مسایل کشور آشنا کرد. این آشنایی، این بصیرت،باید روزبه روز بیشتر و زیادتر بشود. اگر این بشود،دشمن هیچ کاری نمی تواند انجام بدهد. و بدانید مسئولین کشور،همه آماده هستند برای این که وظایف خودشان را به بهترین وجهی انجام بدهند.»[38]

11- دفع دشمنی‌ها

«امروز همه جوانان ما،پیران ما،دانشجویان ما،قشرهای مختلف ما،روحانیون ما،بزرگان ما،کوچکان ما - مگر من شذ و ندری که دل به زندگیهای رنگ و لعابی دروغین غرب بسته باشند - فهمیده‌اند که سعادتشان در این است که اسلام را با بصیرت،با روشن بینی،با خردمندی بفهمند و آن را به کار بگیرند،تا بتوانند از دشمنیها کم کنند،دشمنیها را دفع کنند،این همان بسیج است، حقیقت بسیج یعنی این، ارتش بیست میلیونی که امام فرمودند، یعنی این.»[39]

12- محکی برای محاسبه همکاری یا عدم همکاری با دشمن

«دارا بودن بصیرت سبب می‌شود که « ما در عمل خودمان و در اظهارات خودمان باید محاسبه کنیم وباید اینها را در محاسبات خودمان بگنجانیم، که اگر اظهارنظری هم میخواهیم بکنیم، باتوجه به اینها باشد؛ عمل و اقدامی میخواهیم بکنیم، با توجه به اینها باشد؛ ببینیمآیا داریم به دشمن کمک میکنیم یا نه. این به نظر من چیز مهمی است.» [40]

13- جهت یابی در غبار فتنه

«بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه‌ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانى بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید مى‌بینید در محاصره‌ى دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضى آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطب‌نما، همان بصیرت است.»[41]

 

14- عامل پیروزی ملت ایران

«نهضت عظیم اسلامى، همت مردم، رهبرىِ شخصیت بى‏نظیرى مثل امام - که حقاً و انصافاً شخصیت بى‏نظیرى بود - کار خودش را کرد. «صبر» و «بصیرت». بنده بارها از کلام امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةو السّلام) این را نقل کرده‏ام: «لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر»؛ بصیرت - آگاهى - و صبر؛ یعنى استقامت، پافشارى، خسته نشدن. این دو خصوصیت در ملت ایران پیدا شد و کار خودش را کرد و انقلاب پیروز شد.»[42]

15- موجد دریای خروشان انقلاب

«در طول سالهای قبل از انقلاب،هرچه شما عقب بروید،محنت،ذلت،بدبختی،فشارهای گوناگون از طبقات حاکم و سلطه و زورگویی و تحقیر از طرف قدرتهای بیگانه را در کشور ما می‌بینید. در این وقتی در برهه یی از زمان،آگاهان جامعه،بزرگان جامعه،دانایان جامعه و کسی مثل امام بزرگوار پیدا شدند،در مردم بصیرت دمیدند،مردم را به صبر وادار کردند،  و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر را در جامعه رایج کردند،این دریای خروشان به وجود آمد و توانست آن تاریخ سر تا پا ذلت و محنت را قطع کند و تسلط بیگانگان را بر این کشور از میان بردارد.»[43]

16- عامل عبور انقلاب از حوادث بزرگ

«خیلی اوقات امواج باطل می‌آید حق را لگدکوب می‌کند و عبور می‌کند. حق بودن به اضافه‌ی اقدام، عامل اراده و به اضافه‌ی ایستادگی و پایداری است که آن معجزه را تحقق می‌بخشد. این پایداری، این ایستادگی، این تصمیم و این فداکاری در صحنه ی جامعه و کشور ما به برکت همین اخلاص‌ها، بینش‌ها و بصیرت‌ها که امروز در جمع جوانان مومن و بسیجی کشور ما متبلور است اتفاق افتاد، که یک نمونه‌ی باارزش آن را این جا مشاهده می‌کنیم. اما آنچه بزرگتر از آن حادثه ی بزرگ و باور نکردنی بود،این است که نظام جمهوری اسلامی با وجود همه ی امواج متلاطم و خصمانه ی در پیرامون خود، هم ماند و هم رشد کرد.»[44]

17- شناخت ترفندهای دشمن

«من می‌خواهم عرض کنم: جوانان عزیز،بسیجیان عزیز،هر جای کشور که هستید،این بصیرت را روزبه روز زیاد کنید. نگذارید بعضی از نیازهای مادی و مسایل کوچک،جلوی بصیرتها را بگیرد. بصیرتتان را حفظ کنید و دشمنتان را بشناسید. دشمن،ترفندهای گوناگون دارد،و آن ملتی موفق می‌شود،که فریب نخورد. دشمن سعی می‌کند آرزوهای انقلابی را در نظر یک ملت مومن،کوچک کند. سعی می‌کند نیازهای مادی و کوچک را در نظر او بزرگ کند. نیاز مادی هم نیاز است،اما از جان که بالاترنیست،ملتی که در راه خدا،جان برایش نثار کردنی ست،آنجایی که میدان مبارزه با دشمن است،نیازهای دیگر چه تاثیری می‌تواند داشته باشد.»[45]

18- نبستن چشم بر سوابق دشمن

«ملت ایران،به خاطر این که گذشته خود را با بصیرت نگاه می‌کند،چشم خود را بر گذشته نمی بندد. مسایل تاریخ خود،تاریخ نزدیک خود،از صد سال پیش،از پنجاه سال پیش،از سی سال پیش را با دقت نگاه می‌کند. ملت ایران،به این نتیجه رسیده است که رژیم استکبار - و در وضع فعلی،رژیم ایالات متحده امریکا - در طول شاید قریب سی و پنج سال که در زمان رژیم منحوس پهلوی بر این کشور تسلط سیاسی داشته،به او خیلی بدی کرده است. ملت ایران،این را فهمیده و دانسته و دیده است.»[46]

19- تغییر رفتارهای غلط

«باید بصیرت داشت. آنچه که انسان ازنخبگان جامعه و جریانات سیاسی و گروه‌های سیاسی انتظار دارد، این است که با اینحوادث، با این خطوط دشمن، با بصیرت مواجه بشوند؛ با بصیرت. اگر بصیرت وجود داشت وعزم مقابله وجود داشت، خیلی از رفتارهای ما ممکن است تغییر پیدا بکند؛ آنوقت وضعیتبهتر خواهد بود. بعضی از کارها از روی بی‌بصیرتی است.»[47]

20- جلوگیری از کثرت خطای خواص

«خطاهایی که بعضی از افراد می‌کنند می‌بینید در جامعه خودمان هم گاهی بعضی از عامه مردم و بیشتر، از نخبگان خطاهایی می‌کنند نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند گاهی خطاهایشان اگر کماَ هم بیشتر نباشد کیفا هم بیشتر از خطاهای عامه مردم است. بر اثر  بی‌بصیرتیست.»[48]

21- جلوگیری از تاثیر  دشمن بر خواص

«دشمن انواع و اقسام کار رامیکند؛ انواع و اقسام فعالیت را میکند؛ عمده هم امروز به گمان من، هدف و آماجتوطئه‌های دشمن، خواص است؛ آماج دشمن، خواص است. می‌نشینند طراحی میکنند تا ذهنخواص را عوض کنند؛ برای اینکه بتوانند مردم را بکشانند؛ چون خواص تأثیر میگذارند ودر عموم مردم نفوذ کلمه‌ دارند.»[49]

22- ممانعت از سکوت و کنار کشیدن خواص در فضای فتنه

«این را هم عرض بکنیم؛ بعضی‌ها در فضای فتنه، این جمله‌ی «کن فی الفتنه کابن اللبون لا ظهر فیرکب و لا ذرع فیحلب» را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچوجه فتنه‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ذرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود... گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.»[50]

23- عاملی برای توجه به انگیزه‌های دشمن

«مواظب باشید بصیرتتان را ازدست ندهید،دشمن را بشناسید و دشمنیها و ترفندهای او را درست تشخیص بدهید. تبلیغاتی که دشمن می‌کند،حرفی که دشمن می‌زند و شایعه‌یی که دشمن می‌اندازد،به چشمتان بیاید. توجه کنید که دشمن با چه انگیزه‌یی این حرف را می‌زند،این شایعه را می‌پراکند،این خبر دروغ را نقل می‌کند و این اظهار منافقانه را بر زبان جاری می‌نماید. به هرحال،دشمن،دشمن است.»[51]

 

فهرست منابع

 

1- حجت الاسلام و المسلمین علی سعیدی شاهرودی، حاکمیت دینی،، چاپ اول،

1388

2-  بصیرت پاسداری، جمعی از نویسندگان، اداره سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1387

3- کاظمی، سید علی اصغر، روش و بینش در سیاست، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ سوم، 1386

4- پرتو ولایت، دفتر 26، بصیرت نافذ، معاونت فرهنگی سپاه، 1384

5- فصلنامه حصون، شماره 17، پژوهشکده تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه،1387.

6- فصلنامه مطالعات سیاسی روز، شماره 23، اداره سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1386

7- نهج البلاغه، ترجمه استاد محمد دشتی، چاپ اول، 1386

8- لوح فشرده حدیث ولایت

9- لوح فشرده گنجینه نور 

10- لوح فشرده تبیان

11- لوح فشرده به سوی نور


  
  

عوامل و یا راهکارهای عملی کسب بصیرت در دین و معارف آن چیست؟

 

اجمالا بصیرت به معنای آن است که انسان در گرد و غبار فتنه ها و تاریکی هایی که شیطان ایجاد می کند تا حق و باطل با هم مخلوط شود و انسان ها گمراه گردند, حق را از باطل بازشناسی و راه را گم نکنی. البته این منوط به این است که راه کلی اسلام که همان راه توحید و ولایت است را به درستی شناخته باشی و بدان ایمان کامل داشته باشی و عملا ملتزم شده باشی. أو من کان میتا فأحییناه وجعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها کذلک زین للکافرین ما کانوا یعملون (انعام 122)


بصیرت در لغت

برای بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله : بینایى. دانایى. زیرکى. هوشیارى. بینش. آگاهى. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا)


بصیرت در اصطلاح

شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت ودشـمـن، حـق و بـاطل، (بصیرت) نام دارد. (پیامهای عاشورا ‏- جواد محدثی)

 

شهید مطهری در تعریف روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود می گوید : روشن‏ بینی یعنی چه؟ یعنی حسین (ع) در آن روز چیزهایی در خشت خام می‏دید که در آیینه هم نمی‏دیدند. ( مطهری، مرتضی، حماسه حسینی 2، ص‏84)


راهکارهای عملی کسب بصیرت

در روایات معصومین علیهم السلام کسب بصیرت از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است که در این نوشتار به اختصار به هر دو محور اشاره می گردد .


اول : موانع کسب بصیرت

برخی از امور و گرایش ها در وجود انسان مانع از بصیرت یافتن وی می گردد بگونه ای که با وجود یقین به حقانیت موضوعی ، آن را نادیده گرفته و چشم بصیرت خود را نسبت به آن فرو می بندد که در اینجا به دو مورد اشاره می کنیم :

 

امیرالمومنین علی علیه السلام :هرگاه چشم ظاهری، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد


1- دلبستگی به دنیا

حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید :انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته...

 

بدرستى که دنیا خانه محنت هاست، و جایگاه فتنه‏هاست، کسى که طلب کند آن را هلاکش کند؛ و کسى که به دنبالش نباشد با او بنیکوئى همراهی کند ؛ و هر که نظر کند بسوى آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او می گیرد )....(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج‏2 ص 637 )

 

نمونه های تاریخی این گروه از افراد نیز همچون «عمر سعد» ها که به خاطر دلبستگی دنیا ، چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند .

 

2- گرفتار شدن به شهوات و لذت ها

امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید : إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَةَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 305 )


دوم : راه های عملی کسب بصیرت

در این خصوص نیز در روایات ما راهکارهای متعددی مطرح گردیده که به برخی از آنها اشاره می نمائیم :


1- شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود:


شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى ص 108)

 

لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید

 

فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّى یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا... (بحار الأنوار ج‏26 ص 7 )

 

هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند ...

 

2- داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل

 

از دیگر اموری که انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد .

 

علی علیه السلام در این باره می فرماید :أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ. نیست بصیرتى از براى کسى که نباشد فکرى از براى او. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57)

 

البته برای رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی باید مواد اصلی آن که اخبار صحیح می باشد را از مجاری صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود

 

3-دوراندیشی در امور

از دیگر اموری که موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند :مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد .

 

4- پیروی از عالمان وارسته

امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید

 

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ ع ... الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَةِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ .... (الإحتجاج على أهل اللجاج ج‏1 ص17 )

 

عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد

 

5- رعایت ایمان و تقوای الهی

یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرماید : «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند» (انفال، آیه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای که انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن کریم در این باره می فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند»

 

6- عبرت گرفتن از مسائل گوناگون

اگر کسی بطور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند .

 

حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند :فِی کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنى بصیرتی است.

 

از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد

 

و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند :دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّی إِلَى الِاسْتِبْصَارِ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 )

 

دایم بودن عبرت گرفتن مى‏کشاند بسوى بصیرت.

 

7- ذکر و یاد الهی

 

از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد

 

8-پیمودن مسیر اهل بصیرت

 

به عنوان نمونه یکی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد

 

امـام صـادق (ع) دربـاره حضرت عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره)یاد می کند که گویای عـمـق شـنـاخـت آن شـهـیـد اسـت (کـانَ عـَمُّنـَا الْعـَبـّاسُ بـْنُ عـَلِی نـافـِذَ الْبـَصـیـرَةِ صـُلْبَ الاِْیْمانِ). [اعیان الشیعه، ج 7، ص 430] در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می خوانیم:

 

(وَ اَنَّکَ مـَضـَیـْتَ عـلی بـصیرةٍ مِنْ اُمرِکَ مُقتَدِیاً بِالصّالِحینَ) [مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (ع)، ص 435] که شهادت او را از روی بـصـیـرت و بـراساس اقتدا به صالحان برشمرده است، نیز می خوانیم: خدا را گواه می گـیـرم کـه تـو هـمـان راهـی را رفـتـی کـه شـهـدای بـدر و دیـگـر مـجـاهـدان راه خـدا پیمودند. (همان) .

 

در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهدای بـدر و مـجـاهـدان اسـلام و اقـتـدا بـه صـالحان و پیروی از انبیا تأکید شده است، با تعبیراتی همچون: (اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلی ما مَضی عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ الُْمجاهِدُونَ... وَ اَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلی بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصّالِحیِنَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ) [همان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 403] .

 

بنا براین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی اینگونه افراد ، ویژگی هایی که موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا کرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم .

 


  
  

تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست ؟ / در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی و مجنون فقط افسانه اند / عشق در دست حسین بن علیست
بطلب ما را


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ شهید تهرانی مقدم : “فقط انسان های ضعیف به اندازه ی امکاناتشان کار میکنند” روحش شاد یادشگرامی راهش پر رهرو
+ خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان می‌کنم ببخش!‏ شهید دکتر چمران
+ "جبران خلیل جبران" معتقد است : ایمان بدون عشق شما را متعصب، وظیفه بدون عشق شما را بد اخلاق، قدرت بدون عشق شما را خشن، عدالت بدون عشق شما را سخت، و زندگی بدون عشق شما را بیمار می کند.
+ جالب است بدانید: حرفها سه دسته اند : دسته اول : گفتنی ها ، دسته دوم : نوشتنی ها ، و دسته سوم : قورت دادنی و خوردنی ها و دم بر نیاوردنی ها دو تای اول سبک ات می کنند سومی سنگینت
+ بزرگی گفت: اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند و ممکن است در آن هنگام که یکی بر سفره ی شما نشسته است ، دیگری در رختخوابتان آرمیده باشد. شما پیوسته چون ترازویید بی تکلیف در میانه اندوه و نشاط
+ آدمها وقتی از هم دور میشوند تفسیر وعلتش اینه که خیلی وقته از خدا دور شدن!!!!! هر چند اگه ازشون بپرسی ممکنه این واقعیت رو تکذیب کنند وهزار بهانه بیارن ولی تو باور نکن..... دلی که با خدا باشد برای مردم میتپد.....
+ درصد کمی از انسانها نود سال زندگی میکنن"" ما بقی یک سال را نودبار تکرار می کنن.......
+ چه تقابل عجیبی است......... به دنیا می آییم ولی به آخرت می رویم.... آری برای رسیدن به آخرت باید از دنیا گذشت.......
+ به بزرگی گفتم: راست گفتی.... دزد به آدمی میزنه که ثروت هنگفتی داره وچه ثروتی بالاتر از ایمان..............
+ بزرگی می گفت: انسانها باید " شرافت" داشته باشند نه" شر" و" آفت"