زیر این سقف کبود
زیر این سلطه ی سنگین سکوت
اگه از یاد تود یادی نکنم
تک و تنها به خدا می شکنم...!
اللهم عجل لولیک الفرج
در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری
در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی
یا مهدی ادرکنی
ما با تو که روبرو شدیم آقا جان!
پیش تو بی آبرو شدیم اقا جان!
خواندیم تو را و خودمان خوابیدیم
چوپان دروغگو شدیم آقا جان!
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو
اما گله بی شمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم آقاجان
تنها همه «انتظار» داریم از تو
ساعات عمرمن همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیرکه آب ازسرم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
مولا، شمار درد دلم، بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم " دوست دارمت "
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم
[ اللهم عجل لولیک الفرج ]